رعایت مقررات ملی ساختمان، تضمینی بر مقاومت ساختمان ها در برابر بلایای طبیعی
روز نهم شهریور ۱۳۴۱ شمسی زلزلهای به قدرت ۲/۷ ریشتر شهرستان بوئینزهرا در جنوب استان قزوین را لرزاند. این زلزله موجب ویرانی کامل شهر بوئینزهرا و تمام روستاهای اطرافش شامل دانیسفهان، تاکستان، توفک، رودک، سگزآباد، رستم آباد، آغچه مزار و ایپک شد. زلزله با شدت بالایی در تهران احساس شد به نحوی که آنها که در آن زمان در تهران میزیستهاند همگی این زلزله را به خوبی به یاد دارند.
بوئینزهرا همواره منطقهای لرزهخیز به شمار آمده است. این شهر روی گسل قرار دارد و با توجه به این امر زلزله به جزئی از وقایع زندگی در این شهر تبدیل شده است. بوئینزهرا تاکنون زمینلرزههای شدیدی را به خود دیده که تلفات بسیاری بر جای گذاشته است که از آن جمله علاوه بر زمینلرزه سال ۴۱، میتوان به دو زمینلرزه سال ۵۶ و ۱۶ فروردین ۱۲۹۲ اشاره کرد که دستکم ۱۲۰۰ کشته بر جای گذاشت.
مسوولان بعدها مهمترین علل تخریب و خرابیها در زلزله سال ۴۱ در منطقه بوئینزهرا را شدت بالای زلزله و آسیبپذیری بناها عنوان کردند. به دلیل بافت سنتی شهر، خشتی و گلی بودن بناها، نبود راه روستایی و ناآشنایی مردم با کمکهای اولیه، امکان خدماترسانی سریع بهسانحهدیدگان به هیچوجه امکان نداشت، به همین دلیل تلفات این زلزله بسیار بالا و فراتر از حد پیشبینیهای مسوولان وقت از یک زلزله بود و آمار بالای کشتهشدگان فاجعه بوئینزهرا را به عزایی ملی تبدیل کرد.
زلزله بوئینزهرا علاوه بر بزرگی تاریخی و فاجعهای که در پی آورد از یک جهت دیگر نیز در تاریخ ایران فراموشنشدنی است و آن همبستگی ملی است که پس از این واقعه در میان مردم برای کمک به همنوعانشان به وجود آمد. زلزله بوئینزهرا با یک نام گره خورده است: غلامرضا تختی. مردم محروم بوئینزهرا درحالی که خسارت شدیدی از زلزله دیده بودند چشم انتظار کمکهای مردمی به سر میبردند. همان زمان برخی سازمانهای وابسته به حکومت از جمله جمعیت شیر و خورشید با انتشار اعلامیهها و اطلاعیههایی در جراید مردم را به دادن کمک دعوت میکردند، هرچند کمکهایی جمعآوری شد اما نتوانست مشکلات مردم آسیبدیده را حل کند چرا که کمکها در برابر عمق فاجعه ناچیز بود. علاوه بر این، از آنجا که سازمانهای امدادی دولتی در میان مردم جایگاهی نداشتند و مردم نسبت به آنها بیاعتماد بودند از دادن کمک خودداری میکردند. در این هنگام بود که غلامرضا تختی قهرمان کشتی ایران که عنوان جهان پهلوان را بههمراه داشت، دست به کار شد و در نامهای به روزنامهها آمادگی خود را جهت جمعآوری اعانه برای زلزلهزدگان بوئینزهرا اعلام کرد.
با جمعآوری کمکهای مردمی و حضور گروههای امداد خارجی بعد از مدتی ساکنان شهر بوئینزهرا و بازماندگان آن فاجعه بار دیگر به زندگی بازگشتند، روستای توفک در پنج کیلومتری جنوب بوئینزهرا توسط جمعیت صلیب سرخ کشور هلند در مدت یک سال به طور کامل بازسازی شد و روستای رودک که در فاصله حدود سه کیلومتری توفک واقع است نیز در همان مدت توسط استادان و دانشجویان دانشگاه تهران بازسازی گردید.
زلزله شامگاه ۱۰ شهریور ۴۱ آخرین تجربه زمینلرزه در بوئینزهرا نبود که این شهر در سالهای بعد نیز بارها میزبان زمینلرزههای کوچک و بزرگ شد. در بزرگترین این زمینلرزهها که ۴۰ سال پس از واقعه سال ۴۱ در روز یکم تیر ۱۳۸۱ به وقوع پیوست، حدود ۲۹۱ نفر کشته و ۱۵۰۰ نفر زخمی شدند. موضوعی که خاطره فاجعه زلزله پیشین را در ذهن اهالی این شهر زنده کرد.